هیچچیز بهاندازه قیمت، تصمیم مشتری برای خرید را تحت تأثیر قرار نمیدهد. ممکن است محصول تو عالی، بستهبندیات حرفهای و محتوایت قانعکننده باشد، اما اگر قیمتگذاریات نادرست باشد، تمام زحماتت بهسادگی دود میشود. از آنسو، یک قیمتگذاری هوشمند میتواند حتی محصولی متوسط را به فروش برساند.
در فروش اینترنتی، قیمت فقط یک عدد نیست؛ یک پیام است. عددی که به مشتری میگوید این محصول ارزان است یا گران، ارزشمند است یا مشکوک، قابل اعتماد است یا نه. در این فصل، یاد میگیری چگونه برای محصولاتت قیمتی تعیین کنی که هم سودآور باشد، هم رقابتی، هم روانشناختی و هم متناسب با بازار هدف تو.
قیمتگذاری علمی یعنی چه؟
قیمتگذاری علمی یعنی در تعیین قیمت، نه از احساس و حدس، بلکه از داده، تحلیل و هدف استفاده کنی. بسیاری از فروشندهها، قیمت محصول را صرفاً بر اساس قیمت رقبا یا درصدی از هزینه خرید تعیین میکنند. اما قیمتگذاری هوشمندانه، ترکیبی از چند مؤلفه کلیدی است:
قیمت تمامشده واقعی محصول
ارزش ادراکشده در ذهن مشتری
قیمت محصولات مشابه در بازار
هزینههای جانبی مانند ارسال، بستهبندی و تبلیغات
سود مورد نظر برای رشد کسبوکار
استراتژی برند (لوکس، اقتصادی، رقابتی)
زمانی قیمت تو هوشمندانه است که هم برای مشتری قابلقبول باشد، هم برای تو سودآور، و هم با هویت برندت هماهنگ باشد.
روشهای رایج قیمتگذاری
۱. قیمتگذاری بر اساس هزینه + سود
سادهترین مدل: قیمت خرید + درصدی سود = قیمت نهایی. مثلاً اگر محصولی را ۱۰۰ هزار تومان خریدهای و ۳۰٪ سود میخواهی، قیمت را ۱۳۰ هزار تومان تعیین میکنی.
💡 این روش ساده است، اما ضعفش در این است که به رقبا، بازار و ارزش محصول توجهی ندارد.
۲. قیمتگذاری رقابتی
در این مدل، قیمت تو بر اساس قیمت سایر فروشندگان تعیین میشود. مثلاً اگر دیگران یک ماگ را ۱۲۰ هزار تومان میفروشند، تو ممکن است با ۱۱۵ یا ۱۲۵ هزار تومان وارد شوی، با توجه به جایگاه برندت.
💡 مراقب باش فقط ارزانفروشی نکنی. اگر مزیت رقابتی دیگری داری (مثل بستهبندی شیک یا ارسال رایگان)، میتوانی قیمت بالاتری تعیین کنی.
۳. قیمتگذاری بر اساس ارزش ادراکشده
در این روش، قیمت تو بر پایه «ارزشی» که مشتری از محصول حس میکند تعیین میشود. مثلاً ممکن است هزینه ساخت شمع تو ۳۰ هزار تومان باشد، اما اگر برندت خاص است، بستهبندیات لاکچری است و محصولت هدیهای محسوب میشود، ممکن است مشتری حاضر باشد ۱۵۰ هزار تومان برای آن بپردازد.
💡 این روش بهترین گزینه برای برندهایی است که روی طراحی، تجربه، داستان یا بستهبندی سرمایهگذاری کردهاند.
روانشناسی قیمتگذاری: ذهن مشتری چگونه قیمت را درک میکند؟
مغز انسان درک مستقیمی از «ارزش واقعی» ندارد. بلکه قیمت را با احساس، مقایسه و اثر عددی قضاوت میکند. استفاده هوشمندانه از این درک میتواند فروش را افزایش دهد.
۱. قیمتهای شکسته (۹۹۹۰۰ تومان)
قیمتهایی که به ۹ ختم میشوند، بهطور ناخودآگاه ارزانتر بهنظر میرسند. مثلاً۹۹۹۰۰تومان بهتر از ۱۰۰۰۰۰ تومان عمل میکند—با اینکه فقط ۱۰۰ تومان اختلاف دارد.
۲. قیمتگذاری پلکانی یا مقایسهای
وقتی دو یا سه گزینه با قیمتهای مختلف کنار هم قرار میدهی (مثلاً پک ساده ۱۹۹، پک ویژه ۲۴۹، پک طلایی ۳۴۹)، مشتری احتمال بیشتری دارد نسخه میانی را انتخاب کند.
۳. تخفیف با لنگر قیمت
وقتی قیمت اصلی را نشان میدهی و بعد تخفیف میزنی، مشتری با عدد اولیه مقایسه میکند و حس برد میگیرد. مثلاً: «قیمت واقعی ۱۹۸، فقط امروز ۱۴۹.»
اشتباهات رایج در قیمتگذاری
نادیدهگرفتن هزینههای پنهان (بستهبندی، پست، پورسانت مارکتپلیس، برگشتی)
کاهش قیمت برای جذب مشتری بدون داشتن مزیت دیگر
بالا بردن بیمنطق قیمت برای «لوکس نشان دادن» محصول ضعیف
تغییر مکرر قیمت بدون دلیل مشخص (از بین بردن اعتماد)
ابزارها و تکنیکهای کاربردی
بررسی قیمت رقبا در ترب، ایمالز یا دیجیکالا
ساخت فایل اکسل هزینهیابی دقیق برای هر محصول
استفاده از تست A/B در سایت یا استوری (کدام قیمت بهتر عمل کرد؟)
افزایش ارزش، نه کاهش قیمت: با افزودن هدیه، خدمات، بستهبندی یا تخفیف خرید بعدی
خلاصه فصل
قیمت، یکی از اثرگذارترین فاکتورها در تصمیم خرید مشتری است. قیمتگذاری هوشمندانه یعنی یافتن تعادلی بین سودآوری، ارزش واقعی و ذهنیت مشتری. نه فقط عددی که هزینهها را پوشش دهد، بلکه قیمتی که خرید را توجیهپذیر، لذتبخش و منطقی کند.
تمرین
برای سه محصولی که قصد فروششان را داری، سه روش قیمتگذاری اجرا کن:
هزینه + سود
مقایسه با رقبا
بر اساس ارزش ادراکشده
سپس بررسی کن کدام عدد برای بازار هدف تو مناسبتر است و با چه توضیحاتی بهتر میتوانی آن را توجیه کنی.
مأموریت
یک فایل اکسل بساز که در آن برای هر محصول، تمام هزینهها (محصول، بستهبندی، ارسال، پورسانت، تبلیغ) را یادداشت کنی. سپس بر اساس سود موردنظر، قیمت پایهات را محاسبه کن. بعد، توضیح روانشناختی یا تخفیفی برای آن قیمت طراحی کن.
نقلقول انگیزشی
«قیمت فقط یک عدد نیست. یک پیام است. بگو با این عدد چه میخواهی بگویی؟»
(Price isn’t a number—it’s a signal.)
این مقاله برگرفته از کتاب “از شغل دوم به درآمد اول” نوشته محمد زارع است.